اخرین روزهای سال
عزیز دلم
محیا
روزهای سختی رو پشت سر گذاشتیم با قطع شیرت شبها بی تاب بودی طلب شیر نمی کردی اما بیقرار و معترض با سر تو اتاق میچرخیدی و گریه میکردی
یه هفته ای به پات تا صبح بیدار بودم منم درد داشتم و اذیت بودم هم برا تو هم خودم .
عزیزکم سال داره تموم میشه هر چند بخاطر مادر بزرگ عید نداریم و حال و هوای نوروز تو خونمون نیست
اما این روزای اخر دعا میکنم تو و فاطمه در پناه خدا باشیدارزو میکنم خدا به شما دو تا فرشته کوچولوی من و همه دوستای دنیای مجازیتون و پدر و مادرای مهربونشون
عزت سربلندی ,شادی ,سلامت,بخت بلند وخوش اقبالی عطا کنه
سال خوبی رو برا همه مون بخصوص بابا سعید ارزو میکنم
عید همگی مبارک
مامان مانیا٢٧/١٢/١٣٩٠
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی