شیرین زبون
سلام نور چشمام
رشد اموزشی خوبی داری خیلی سریع همه چیزو که میبینی یا میشنوی یاد میگیری
جمله بندی هات کامله
سوره حمد رو هم حفظ شدی
واسه هر کاری تشکر میکنی و میگی :مسی
تادراز میکشم میگی مامان حالت بده؟
من :اره
محیا:بالش بیارم
و بدون اینکه منتظر جواب بمونی میدوی میاری
و دست و کمرمو ماساژ میدی
مهربونی و هم دردیت زیاده
خیلی بابایی شدی تا بابا ازت دور میشه میگی مامان بابا کجاست ؟
وقتی بابا رو میبینی میدوی دور اتاق ومیگی نمیتونی منو بگیری!
شدی یه طوطی در مقابل تمام رفتارها و گفتارهای فاطمه
پرستار جدیدتم دیروز اومد خدا کنه با هم بسازید
شبا عادت کردی حتما بری سرسره
دستا تو مثل هورا گفتن مشت میکنی میپری هوا و میگی بابا: اِوا سرسر
بابا هم که عاشق این حرکتتِ هرساعتی باشه تو رو میبره سرسره
اخر هفته گذشته یکی از دوستای سربازی بابا با خانوادش از شهرستان اومدن خونمون یه شب با اونا رفتیم یه پارک سرسره خوبی داشت
حسابی بازی کردی وقتی ١:٣٠شب راهی خونه شدیم پیله کردی سرسر
تازه فهمیدیم منظورت سرسره پارک همیشگیه
انگار بقیه سرسرها رسمیت ندارن
پادشاه کوچولوی خونه خیلی دوسِت داریم